کی روش ( کروش ) برای ماندن چراغ سبز نشان داد !

در شرایط فعلی افراد کر و لال هم متوجه شده اند که در ایران هیچ تصمیم گیرنده ای دوست ندارد کالوس کروش بماند . از وزارت ورزش و شخص وزیر گفته تا معاونانش و البته بندنه اصلی فدراسون فوتبال . این وسط اگر یکی دو نفر هم موافق کروش باشند ( که نیستند ) زور و قدرتی ندارند و حتی نمی توانند مبلغ قرارداد او را تامین کنند ، چه رسد به برآوردن خواسته ای اروپایی اش !

آنهایی که می گویند کروش باید بماند ، استناد می کنند به حمایت 88 درصدی مردم اما در کجای تاریخ این فوتبال نظر مردم برای مسئولان مهم بوده ؟! همین الان ببینید حضرات مسئول با پرسپولیس چه کرده اند و در استقلال چه خبر است ؟ آیا به فرض نظر مردم در مورد تیم مردمی پرسپولیس برای مهم است؟! هر کس آمده 4 تا بوقچی را ساخته تا به نفعش شعار بدهند ! این مردمی هم که سرنوشت پرسپولیس و استقلال برایشان مهم بود ، همانهایی هستند که این روزها اصلا به ورزشگاه ها نمی روند و به همین دلیل هم بازهای پرسپولیس و استقلال در حضوزر دو سه هزار تماشاگر برگزار می شود .

----

کروش باید بعد از جام جهانی می رفت . او مانده تا چیازهایی ار ببیند و بشنود که خودش آنها را توهین قلمداد می کند . اگر کارلوس فردای جام جهانی می رفت این همه تهویه نمی شنید اما به هر حال جلوی ضرر و توهین ار از هر جا بگیری ، منفعت است . کروش باید برود تا تیم ملی به دست صاحبان واقعی اش بیفتد و خود وزارت ورزش فدراسیون فوتبال برایش مربی تعیین کنند . وزارت ورزش یک مربی نظیر فرکی یا محمد مایلی کهن را می خواهد و فدراسیون هم که احتمالا هیچ کس را نمی خواهد و تابع قانون نانوشته - هرچه پیش آید خوش آید - است . خب در این فضای خاص چه اصراری بر ماندن کروش دارد و اساسا او باید بماند که کدام بدبختی و کدام طرز فکر را درست کند ؟ مردم هم چند صباحی کامنت می گزارند و به فلان مسئول اعتراض می کنند اما دو روز دیگر همه چیز یادشان می رود . تجربه ثابت کرده که این قبیل اعتراضات تب تندی است که زود سرد می شود . در این فوتبال مدیر عامل و سرمربی با پلاکارد 4 تا بوقچی اجیر شده می آیند و با - حیا کن ، رها کن - همان 4 تا بوقچی هم می روند! در این شرایط طبعا یک مربی مثل کارلوس کروش هم تاریخ مصرف دارد و حالا باید برود . اصلا این همه تغییر در وزارت و فدراسیون انجام شد که کروش برود پس نظر 88 درصدی مردم چه اهمیتی درد . آن که در این ورزش و برای این فوتبال تصمیم می گیرد ، جزو آن 88 درصد نیست و وقت آن رسیده که اجازه بدهمی همان تفکری که می گوید کروش هیچ کاری برای فوتبال ایران نکرده ، در فدراسیون حکمفرما شود چون تاریخ می گوید که از این فوتبال همان برون تراود که در اوست !

****

از مصاحبه ها و بحث های امروزی که سابقه آن به پیش از تعطیلات نورز بر می گردد ، می شود تشخیص داد که در بازار چه خبر است . درست عین قیمت دلار می ماند . همین که خبر خوشی از توافق هسته ای به گوش می رسد ، باید خبردار شوی که قیمت دلار ریزش می کند ، باید وقت خرید و فروش را بدانید و سر از بازار در بیاورید تا بدانید در این روز فورشنده اید یا خریدار ؟

درست مثل امروز که پای خریداران و فروشندگان کارلوس کروش در میان است . اصرار عجیب منتقدان مبنی بر افشای قرار داد کروش بی حکمت نیست . آنها همان روزی که بازی را می بازد ، جریان های فکری را به سمت دیگری هدایت می کنند . به جای اینکه درباره باخت تیمشان و کم رنگ شدن شانس قهرمانی سخن بگویند ، توپ را به زمین کروش می اندازند . این نشان می دهد که اهل حساب و کتاب هستند و از افزایش و کاهش قیمت دلار مطلعند .

آنها می دانند کی و چه وقت باید باید ماشه را روی شقیقه کروش بچکانند . پس می گویند دلایل رفتن کروش را برای مردم بازگو کنید . می دانید منظورشان کدام دلیل است ؟ شاید این فرافکنی ها بی ربط به مصاحبه آن عضو هیات رئیسه نباشد که صراحتا گفت کروش را متهم به دلالی و حتی دزدی کردند .

آیا آنها که امروز نقش داروغه فوتبال ایران را بازی می کنند و به جای توضیح درباره شکستهای خود ، توپ را به زمین این < آن شوت می کنند ، قصد ندارند از قول مدیران فدراسیون ، روی پیشانی کروش برچب دزدی و دلالی بزنند ؟ 

باید اهل حساب و کتاب باشید و نیازهای روز بازار را درک کنید . وقتی کروش شیلی را شکست می دهد ، شما سکوت م یکنید . وقتی در جام جهانی با آرژانتین تا مرز تساوی پیش می رود ، لام تا کام سخن نمی گویید ، چرا !؟ چون نبض بازار در دست شماست . خوب می دانید که الان وقت حرف زدن نیست ، اما همین که در جلسه ای کروش را دراز می کنند ، از لاک دفاعی بیرون می آیید .

همین که کروش به خاطر فشارها و تضادها و شاید بی فکری ها برای رفتن از تیم ملی بفرما می زند ، شروع می کنید به مصاحبه کردن و توپ را شوت کردن !

بازی را بلد هستید اما غافل از اینکه همه جا دست روی دست بسیار است. شما فراموش کرده اید هستند کسانی که امروز سوال کنند سال گذشته چه کارنامه ای در فوتبال ایران داشتید ؟ با تیم های پرستاره خود چه کردید ؟ با چند نفر دعوا کردید ؟ چند بازیکن رخ در رخ شما ایستادند ؟ با چد مدیر باشگاه کارتان بالا گرفت ؟

دست بالای دست بسیار است . چون هستند آنهایی که همین حالا از شما سوال کنند چرا با این همه ستاره و این همه امکانات ، تیم تان در جدول حال و روز خوبی ندارد ؟ چرا هول شده اید ؟ چرا دستمزد خودتان را با سرمربی رئال مادرید مقایسه می کنید ؟ چرا حد خودتان را نمی فهمید ؟

ادامه بدهید ، ادامه می دهیم . اگر جنگ جنگی که می فرمایید سوت آغاز شما باشد ، ما سوت قطار را می کشیم .

جنگ را ادامه بدهید که ما برای اعتلای فوتبال ایران ، مرد جنگیم ...

منبع : خبر ورزشی